به گزارش راهبرد معاصر؛ بالاخره یخِ روابط ایران و عربستان در حال ذوب شدن است. این دو کشور اندکی پس از روی کار آمدنِ دولت بایدن، پای میز مذاکره با یکدیگر حاضر شدند. نتیجه این مذاکرات نیز در شرایط کنونی تا حدی قابل مشاهده است. به عنوان مثال، روابط تجاری ایران و عربستان سعودی پس از مدت ها وقفه و رکود، در حال اوج گیری است و در حوزه عادی شدن روابط دیپلماتیک دوکشور نیز تحولات مثبتی در حال رخ دادن است.
پس از حمله سال 2003 دولت بوش به عراق، نفوذ ایران در عراق که همسایه عربستان سعودی بود، به شدت افزایش پیدا کرد. از طرفی، تحولات مرتبط با "بهار عربی" که از سال2011 میلادی آغاز شد نیز به نحو قابل توجهی قدرت و نفوذ ایران در اقصی نقاط خاورمیانه را افزایش داد. مجموع این مسائل حکام عربستان سعودی را نگران ساخت و آن ها را به سمت تنش و اصطکاک با ایران سوق داد کما اینکه بسیاری از ناظران و تحلیلگران، از در جریان بودنِ یک جنگ سردِ شدید میان تهران و ریاض خبر می دادند. روابط رسمی و دیپلماتیک دو کشور نیز در سال 2016 میلادی و پس از اقدام دولت عربستان در اعدام "آیت الله نِمر" روحانی معروف شعیان این کشور و متعاقبا اعتراض ایران به این مساله و حمله برخی معترضان ایرانی به سفارت عربستان در تهران، به کلی قطع شد.
با این حال، دو طرف در آپریل سال جاری میلادی، پشت درهای بسته و در بغداد، روند مذاکرات با یگدیگر را آغاز کردند. روندی که به تدریج زمینه را برای عادی شدن روابط دو کشور هموار ساخته است. در این راستا، آخرین دیدار و ملاقات مستقیم میان مقام های دو کشور در تاریخ 21 سپتامبر سال جاری میلادی اتفاق افتاده است.
در این راستا، بسیاری به طرح این سوال می پردازند که چه شده که دو کشور به سمت عادی سازی روابط خود تمایل پیدا کرده اند؟ پیش از این نوع موضع گیری های رهبران ایران و عربستان سعودی به نحوی بوده که برخی، هرگونه تنش زدایی میان دو کشور را تقریبا بعید می دانستند. در پاسخ به این مساله باید گفت که در سیاست و به طور خاص در سیاست خارجی، هیچ دوست و دشمنیِ دائمی وجود ندارد. درست به همین دلیل است که ایران و عربستان نیز بار دیگر به میز مذاکره بازگشته اند. "محمد بن سلمان" زمانی از هرگونه مذاکره با ایران طفره میرفت و آن را رد می کرد با این حال وی اکنون می گوید که "ایران همسایه ماست و ما خواهان روابط خوب و مطلوب با آن هستیم".
عربستان سعودی به خوبی فهمیده که متحدان غربیِ این کشور به طور تمام و کمال به دغدغه های آن توجهی نمی کنند. با این حال این ایران است که برای همیشه همسایه عربستان سعودی است. سعودی ها باید با ایران زندگی کنند. سعودی ها به خوبی فهمیده اند که آمریکایی ها قرار نیست به نیابت از آن ها با ایران بجنگند. عربستان سعودی به چند دلیل سر میز مذاکره با ایران حاضر شده است. اولین دلیل این است که عربستان میخواهد وابستگی خود را به نفت کاهش دهد. محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، "چشم انداز 2030 "این کشور را اعلام کرده است. جهت اجرای این چشم انداز و رهایی عربستان از چنگِ اقتصاد نفتی، عربستان نیاز دارد که رابطه خوبی را با همسایگان خود داشته باشد. بدون تردید عربستان نمی تواند به اهداف خود در قالب چشم انداز مذکور دست یابد اگر روابط سازنده ای با همسایگانش نداشته باشد و یا در محیطی باشد که از امنیت و ثباتِ چندانی برخوردار نیست.
عربستان همچنین می خواهد تا از سایه جنگ خود با ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان نیز خارج شود. به طور خاص جنگ یمن آسیب های جدی را به عربستان وارد کرده است. سعودی ها قادر نیستند خود را از باتلاق یمن خارج کنند و در عین حال نمی توانند این جنگ ر آنطوری که مایلند نیز به پایان برسانند. در این چهارچوب، عربستان سعی دارد از طریق تنش زدایی با ایران، زمینه را برای پایان دادن به جنگِ یمن فراهم سازد(ایران روابط نزدیکی با حوثی های یمنی دارد).
جدای از این ها، حملات مکرر پهپادی از سوی حوثی های یمنی به تاسیسات حساس نفتی عربستان نیز موجب شده تا عربستانی ها در تنش زدایی با ایران و استفاده از این مساله جهت خاتمه دادن به حملات پهپادی علیه مراکز حساس و مهم خود نیز استفاده کنند. از طرفی، عربستان با درک این مساله که دولت بایدن تمایل چندانی به درگیر شدن با معادلات منطقه خاورمیانه ندارد سعی دارد تا روابطش با تهران را بهبود بخشد تا در نبودِ توجه و حضور آمریکا در منطقه، از موضع و موقعیتش تا جای ممکن حراست کند.
جدای از این ها، ایران نیز دلایل خاص خود را جهت عادی سازی روابط با عربستان دارد و این روند برای آن واقعا سودآور است. عادی سازی روابط ایران و عربستان آن هم در شرایطی که تحریمهای آمریکا آسیبهای جدی را به اقتصاد ایران وارد کرده موجب خواهد شد تا تهران بتواند از مزایای عادی سازی روابط با عربستان مخصوصا در بُعد تجاری و اقتصادی استفاده کند. از طرفی نباید فراموش کرد که با تمایل عربستان به عادی سازی روابط با ایران، متحدان آن نیز رویه مشابهی را درپیش خواهند گرفت. در نتیجه، روابط سیاسی و تجاری ایران با عربستان و متحدان آن، به نحو قابل توجهی بهبود خواهد یافت. این مساله می تواند حامل امتیازات و منافع اقتصادیِ قابل توجهی برای ایران باشد. بهبود روابط ایران با عربستان همچنین پیام خاصی را برای دولت بایدن می فرستد. این مساله می تواند منجر به احیای تواق برجام و لغو بهتر و بیشتر تحریم ها علیه تهران شود.
از سویی نباید فراموش کرد که وقتی عربستان اقدام به تنش زدایی با ایران می کند، عملا قدرت و موقعیت برتر منطقه ای ایران را نیز مورد شناسایی قرار می دهد. این بدان معنا خواهد بود که نمی توان در عرصه معادلات خاورمیانه، نسبت به ایران و جایگاه آن بی تفاوت بود. به طور کلی عادی سازی روابط ایران و عربستان می تواند نقش بسزایی در بهبود وضعیت صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه بازی کند.
با این همه، در مسیر تنش زدایی ایران و عربستان، امارات متحده عربی و همچنین اسرائیل می توانند ایجاد مانع کنند. باید توجه داشت که روابط نزدیکی که عربستان سابقا با امارات داشت، دیگر برقرار نیست. امارات اکنون بیش از هر زمانی به اسرائیل تکیه دارد. از طرفی، اختلافات جدی میان ولیعهدهای عربستان و امارات نیز وجود دارد. در ساده ترین مثال، محمد بن سلمان سعی دارد تا عربستان را به مرکز اصلی تجاری و توریستی در غرب آسیا تبدیل کند. مساله ای که حامل تهدیدی جدی علیه موقعیت تجاری و اقتصادی امارات متحده عربی است. در این راستا، اسرائیل و امارات تمام تلاش خود را می کنند تا روابط تهران و ریاض به سمت عادی شدن پیش نرود.
در نهایت باید گفت که بهبود روابط ایران و عربستان، در نوع خود تا حد زیادی موجب خواهد شد تا مسابقه تسلیحاتی که در خاورمیانه برقراراست نیز پایان یابد. امری که کاملا در راستای صلح و ثبات منطقه خاورمیانه است.